به نام خدا
خوش آمدید


وب لاگ اطلاع رسانی سقرلو چای با شکل و شمایل جدید

شعری از شهریار

| 2 نظر
شعری از شهریار

 نام شعر : سپهر بایگان                     

 

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند
بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

بلبلی در سینه می‎نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل‎فشانی می‎کند

ما به داغ عشقبازی‎ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک‎پرانی می‎کند

نای ما خاموش ولی این زهره‎ی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می‎کند

گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می‎کند

سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می‎کند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می‎کند

بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می‎رسد با من خزانی می‎کند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می‎کند با ما نهانی می‎کند

می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می‎کند

شهریار

 

ضمنا برای شنیدن چند شعر دیگراستاد به سایت http://construction.tabriz.ir/?PageID=29 مراجعه کنید

 

 

 اگر

  اگر خواستیدکه دیوان فارسی اشعار استاد را ( به صورت یکجا با حجم 157 مگا بایت ) دانلود کنید به آدرس  سایت بصیرت ایرانی مراجعه کنید

2 نظر

  1. نظرات کاربران:

       نوری در ۱۳۹۱/۰۴/۲۷ - ۰۴:۰۸:۵۵
    روزی به رهی مرا گذر بود

    خوابیده به ره جناب خر بود



    از خر تو نگو که چون گهر بود

    چون صاحب دانش و هنر بود



    گفتم که جناب در چه حالی

    فرمود که وضع باشد عالی



    گفتم که بیا خری رها کن

    آدم شو و بعد از این صفاکن



    گفتا که برو مرا رها کن

    زخم تن خویش را دوا کن



    خر صاحب عقل و هوش باشد

    دور از عمل وحوش باشد



    نه ظلم به دیگری نمودیم

    نه اهل ریا و مکر بودیم



    راضی چو به رزق خویش بودیم

    از سفرۀ کس نان نه ربودیم



    دیدی تو خری کشد خری را؟

    یا آنکه برد ز تن سری را؟



    دیدی تو خری که کم فروشد ؟

    یا بهر فریب خلق کوشد ؟



    دیدی تو خری که رشوه خوار است؟

    یا بر خر دیگری سوار است؟



    دیدی تو خری شکسته پیمان؟

    یا آنکه ز دیگر

       Georgiana در ۱۳۹۶/۰۲/۲۷ - ۰۰:۲۰:۵۸ I don't even understand how I stopped up here, but I thought
    this submit was great. I don't recognise who you might be but
    definitely you're going to a famous blogger in case you aren't already.
    Cheers!


    نوشتن دیدگاه